محیامحیا، تا این لحظه: 11 سال و 2 ماه و 19 روز سن داره
محمد حساممحمد حسام، تا این لحظه: 5 سال و 5 ماه و 21 روز سن داره

میم مثه محیا و محمدحسام

**💖جان و جهانِ من شمایید💖**

قورمه سیاه😁

حسام به قرمه سبزی میگه:خورشت سیاه!!!😁ب خاطر رنگ خورشت،البته شایدم پیشگوی خوبیه!!!!😂 محیا عاشق قرمه سبزیای منه و میگه هیچ قرمه سبزی مثه قرمه سبزیای من نمیشه.(قربونش برم درباره ی استامبولی،ته چین مرغ، سالادالویه و سالاد پاستا و تقریبا همه ی غذاهام همینو میگه😁😍🥰) شب با خاله صدیقه تلفنی گپ میزدیم ک گفت ناهار فرداش قرمه سبزیه! بعد از قطع تماس منم مشغول پخت قرمه شدم..... همزمان هم مشفول شستن ظرفا شدم. بچه ها after dinner گشنشون شده بود ، ماکارونی سریع واسشون آماده کردم بعد از صرف شام سری دوم،رفتیم لالا توی رختخواب ب این فکر کردم که شعله ی زیر قرمه رو خاموش کردم آیا؟؟و دقیقا یادم افتاد که خاموش کردم!!!!! صبح با صدای خش ...
15 اسفند 1401

روز مادر ۱۴۰۱

اوایل ازدواجمون کلی مناسبت داشتیم واسه تبریک و هدیه😉💞 ماهگردهای ازدواج، سالروز آخرین خواستگاری،عقد،تولد،ولنتاین و .... به روز مادر که رسیدیم به عدنان گفتم بیا روز پدر و مادر به همدیگه هدیه ندیم،تبریک بگیم، بریم واسه پدر و مادرمون و بذاریم بچه هامون هر وقت بزرگ شدن خودشون اینروزو واسمون جشن بگیرن😉 اونموقع که این حرفو زدم واسم خیلی دور بود روزی که بچه دار شیم،بچمون بزرگ شه و بتونه خودش هدیه بگیره😍 و حالا به لطف خدا..... محیای مهربونم،دختر یکی یه دونه ی نازم اونقدر بزرگ شده که خودش تدارک روز مادرو دید،با پولای خودش برام کلی هدیه ی خوشگل گرفت💞😘😍🥰 خدا میدونه چقدررررررر خوشحال شدم،از خوشحالی چشام پر اشک شده بود😍😍😍 چقدر ای...
23 دی 1401

ما قوی تر از کروناییم.💪

باید قوی باشم... اما میترسم.... کاش روزی برسه که با هم این نوشته رو بخونیم و حس و حال اینروزها رو واستون تعریف کنم.... کاش عمرمون قد بده! میترسم.... خیلی میترسم.... بیشتر از اون روزی ک ایران تحریم شد،بیشتر از روزی ک ترامپ تهدید کرد و گفتند جنگ میشه،بیشتر از روزی ک گفتند قراره سیل و زلزله بیاد میترسم چون شهر قم ک مرکز بیماری کرونا بود قرنطینه نشده.چون خوزستان داره گرمتر میشه و خیلیها ب اینجا میان تا از ویروس در امان باشند درحالیکه خودشون ناقل این ویروسند! میترسم چون ب کادر درمانی اعتمادی ندارم میترسم چون مدیریت بحران در ایران،با سوءمدیریتش ب گسترش بحران دامن میزنه میترسم چون زندگی بعد از گرفتن مادرم،در نظرم بیرحم و ستمگره.... میترس...
7 اسفند 1398

مادرِ پا شکسته!😊

ساعت ۱۸ و ۳۰ روز جمعه۲۹ آذر،در حالی ک حسامو بغل داشتم،توی حیاط خلوت خونمون لیزخوردم و فقط فرصت کردم مراقب باشم حسام چیزیش نشه و از خودم غافل شدم! یه لحظه بود!بعدش درد وحشتناک مچ پام،گریه ی حسام و جیغهای محیا ک از دیدن من روی زمین ترسیده بود و نفسی ک بخاطر درد زیاد پام بالا نمیومد!😣 نتیجه ی این سقوط آزاد شکستگی استخوان بیرونی نزدیک مچ و آسیب جدی ب مفصل مچ پای چپم بود! ماهشهر ک رفتیم چون همه ی متخصصها تعطیل بودن،پامو موقتی آتل گچی گرفتند.سوئیچ ماشینو پیدا نکردیم و عمومحمودو زحمت دادیم.عباس پسر خاله همراهمون بود. روز شنبه رفتیم متخصص.پامو گچ گرفت و گفت بعد از یه هفته درباره ی عمل کردن یا نکردن مغصل پام تصمیم میگیره!😓 حالا ای...
5 دی 1398
1864 22 25 ادامه مطلب

روزهای بنزینی!

محیا و حسامم،دلبرکان شیرینم،حال روزهای اخیرمان چندان تعریفی نبود! امیدوارم روزهای آتی روزهای پر از امید و پر از خبرها و اتفاقهای خوب برای همه باشه.💟 سیاسی نوشتن نه کار منه و نه علاقه ی من!!اما گاهی این سیاستِ سیاه و تودرتو آنقدر همه جای زندگیمان ریشه و شاخه میدواند ک هر گله ای از هرموضوعی کنیم ممکن است متهم شویم ب سیاسی گفتن و نوشتن!!!! اما خلاصه و غیرسیاسی مینویسم تا روزی ک بزرگتر شدید از حال و روز مردمم در این روزگار باخبر باشید: نرخ بنزینی ک سال ۸۶ لیتری ۱۰۰تومن بود بتدریج زیاد شد و سال ۹۴ به ۱۰۰۰تومن افزایش پیدا کرد. قرار شد سود حاصل از این گرانی صرف بهتر شدن وضع معیشتی مردم شود!! صبح روز جمعه ۲۴ آبان بدون هیچ اطلاع یا زمینه ی قبلی...
11 آذر 1398

تولد مامانی!🎂

دیروز تولدم بود.جیییغ دست و هورااا 🎊🎉🎈🎁💝 ب دلایل امنیتی و منکراتی😉نمیشه عکس خودمو توی تولد بذارم!😅بجاش عکس بچه هارو میذارم.❤ ب پیشنهاد محیا،برای اولین بار کیک خامه ای درست کردم.چون تازه کار بودم دردسرش زیاد بود ولی طعمش اونقدر خوب شد ک ازم قول گرفتند بازم بپزم!😊 خانم کوچولوی کنار محیا،دیانا دختر همسایمونه ک اینروزا با محیا همبازین و آخر شب بزور و با گریه از خونمون میره.😘 حسام هم مثه همیشه مشغول خرابکاری بود و نمیذاشت یه عکس ازش بگیرم!😚 اینم نمونه های از مقاومت حسام در مقابل عکس!😁 آخرشم محیا دیگه کلافه شد از دستش!😁😁 اولین تبریک تولدم از طرف بابایی بود.❤ اما او...
24 شهريور 1398
1975 22 20 ادامه مطلب