تو رو چی صدا کنم؟!
تشکر از دوستان
سلام ب همه ی دوستای خوبم خدارو شکر حال محیا خیلی بهتره و ب توصیه ی دکتر بعد از پنج روز همه ی داروهارو قطع کردیم تا بدنش بطور طبیعی سیر سلامتیشو طی کنه. ممنون از همتون ک جویای احوالش بودید.بدون اغراق ب خودم میبالم ک دوستان خوب و پرمهری مثه شما دارم در اولین فرصت بهتون سرمیزنم و غیبت اینروزا رو جبران میکنم بووووووووووووس واسه همه ی دوستای خوبم ...
گاهی منم کم میارم!
وقتی بعد از نیم روز سرو کله زدن با دانش آموزای جورواجور و گوش کردن ب توقعات تکراری و بیجای مدیر می رسم خونه و حتی فرصت نمیکنم یه لیوان آب بخورم،وقتی از دست شیطنتهای تو مجبور میشم ناهارمو سرپایی بخورم،وقتی با وجود خستگی زیاد مجبورم بیدار بمونم و سرگرمت کنم،وقتی بخاطر تو خیلی از مهمونیهارو نمیرم و از دستم دلخور میشن،وقتی مجبور میشم در حالیکه تورو بغل گرفتم آشپزی کنم و ب کارای خونه برسم،وقتی دلم گرفته و بخاطر تو و بابایی باید تظاهر کنم خوبم .....از خودم می پرسم "مادر" شدن یه پاداشه یا تاوان؟ گاهی فکر میکنم شاید هنوز برای "مادر" شدن زود بود.مسئولیتهای سنگین مادری اونقدر دور از انتظارم بود ک گاهی تنها آرزوم...
آیت الله بهجت
هیچ کودکی نگران وعده ی بعدی غذایش نیست زیرا ب مهربانی مادرش ایمان دارد ای کاش من هم مثل او ب خدایم ایمان داشتم اینو توی وبلاگ دخملی شکلک خوندم.خیلی ب دلم نشست.مخصوصا توی اینروزهایی ک گرفتار مشکل یکی از آشنایان هستیم.!به همین دلیل فکر نمیکنم تا مدتی بتونم آپ کنم یا ب وبلاگهای قشنگتون سر بزنم.فقط.....فقط....التماس دعای زیاد دارم ...