آرایش
دیروز خاله حاجیه و محمدرضا و عسل اینجا بودن. داشتم آماده میشدم ک بریم خونه مامان بزرگ.تو روی تخت خواب ناظر کیفی بودی! عسل 6 با همون شیرین زبونی همیشگیش داشت باهات حرف میزد. گوشاموتیز کردم ببینم چی میگه!! عسل: محیــــــــــــــــــــــــا....دختر خـــــــــــــوب......مامانی داره آرایش میکنه؟میخاد خوشگل بشه؟تو هم دوس داری؟ولی تو ک آرایش لازم نداری.......تو همینجوری هم خوشگلی!!!!!!!! من تو وسایل آرایش همه ی خانمهای آرایش کرده ...