کدبانوی شیرین زبون❤
گل دختر شیرینم چند وقتیه خیلی ب آشپزی مستقل علاقمند شدی.❤😘
دیگه تخم مرغو خودت ب تنهایی میپزی.بدون هیچگونه کمکی از طرف من.😘
خیلی هم خوشمزه میشه.طعم تخم مرغهایی ک بی بی میپخت میده.😘😘😘
دیشب گفتی میخای تنهای تنها ژله رو آماده کنی. منم دستورشو واست نوشتم و تنهات گذاشتم!!😁😘
بازم گل کاشتی کدبانوی کوچولوی من😘😘
محیاگلی شیرین زبونم هنوزم یه حرفایی میزنی ک کلی میخندیم.
مثلا چند وقت پیش ک مشغول مشق نوشتن بودی یهو گفتی:ممکنه فرشته ها هم مداد یا پاکنشونو گم کنن؟؟و بعد پرسیدی اگه مدادشونو گم کنن بعد کارای خوب مارو با چی مینویسن؟؟؟😂😘
یا همون اوایل اپیدمی کرونا بود که بابا یه ژل ضدعفونی دست از داروخونه ی باختر گرفت.وقتی دیدیش گفتی:این ک به درد نمیخوره!!روش نوشته با خَطَر!!!(دکتر باختر)😀😀💋❤
💞ازم پرسیدی اگه من زشت بودم و ازت میپرسیدم قشنگم یا نه چی میگفتی؟؟؟!!😎 گفتم نمیدونم باید توی شرایطش قرار بگیرم !!گفتی شما دروغ نمیگی.حتما بهم میگفتی به نسبت سنت خوبی!!!😂😂
💞یه بار اشتباهی به جای جعبه!گفتی جبعه!!وقتی درستشو بهت گفتم،گفتی وااااای چ آبروریزی!!😁
💞خیلی عاقل و فهمیده ای.یه وقتایی که خیلی دلتنگ بی بی میشم و گریه میکنم.میری یه لیوان شربت واسم درست میکنی و با یه کیک با بیسکوییت میذاری توی پیش دستی و میاری واسم.میشینی کنارم و میگی اگه بی بی بود الان کلی نگرانش بودید.هروقت باباحجی میرفت بیرون نگران میشدید یه وقت بی بی کرونا نگیره!الان بی بی بهترین جای دنیاست و خیالتون راحته!!!😘😘❤❤
الهی من دورت بگردم مهربونم که اینقدر ماهی.💟❤