ماشین بزرگ
مثه اغلب پسرای دنیا، حسام هم عاااشق ماشینه😁❤️
از همون بچگی که هنوز درست نمیتونست راه بره عاشق ماشین بود و توی خیابون ک ماشین سنگین میدید کلی ذوق میکرد.😁💖
بزرگتر ک شد و میتونست راه بره،هر جا ماشین سنگین میدیدم باید میایستادیم کنارش تا خوب نگاش کنه و با عشق و علاقه به تایرها و چراغهاش دست بکشه و نوازشش کنه!!!😂😘😍❤️
هوا ک خوب بود و پیاده روی میرفتیم،توی خیابونی که ماشین سنگین بود ما هم زیگراگی و دنده سنگین حرکت میکردیم چون باید به تناسب حضور ماشینها از اینر خیابون میرفتیم اونور خیابون و میاستادیم تا حسام خان با ماشینها چاق سلامتی بکنه!!😅❤️❤️
با وجود اینکه یه عالمه ماشین اسباب بازی داری ولی بازم دلت یه ماشین بزرگ میخواست.برای همین به مناسبت اولین امتحان دانشگاهم(مقطع ارشد)من و محیا رفتیم بازار و یه ماشین بزررگ واست گرفتیم که تا ۱۳۰ کیلو هم تحمل بار داره.
بهت گفتیم اینو محیا واست گرفته و کلی خوشحال شدی.😘😘
اولش میترسیدی محیا توی ماشین بشینه و ماشینت خراب شه،ولی وقتی بهت اطمینان دادم چیزیش نمیشه با اخم اجازه دادی😁❤️
الهی دور هر دوتون بگردم که از همه ی دنیا برام عزیزتر و باارزش ترید.😘😘😘❤️❤️❤️