واکسن شش ماهگی
گل دخترم واکسن شش ماهگیشو هم ب سلامتی زد و تا شش ماه دیگه از واکسن خبری نیست. مطابق برنامه ی واکسیناسیون از یه هفته قبل استرس داشتم و دلم نمیومد ببرمت واکسن بزنی. خدارو شکر از این خان هم اگر چ ب سختی اما ب سلامتی گذشتیم. بعد از برگشتن از بهداشت،بی تابی میکردی،بابایی قلمدوشت گرفته بود و واست شعر میخوند ک دیدیم جگرگوشمون روی شونه ی بابایی خوابش برده! الهی مامان فدات شه.دردو بلات ب جونم.خیلی سخت بود تب داشتی و بی حوصله بودی.اما خدارو شکر ک این سختی برای بیمه کردن مقابل سختیها و مریضیهای آینده س! با همت و پشتکار دختر عزیزم،الان چند روزه گوشیم توی کماست!نمیدونم چی ب سرش آوردی ک حسابی قاطی کرده و ...