خاطرات و عکسهای جا مانده از مدرسه محیاگلی😘
نیمه ی اول سال تحصیلی نازنین محیای عزیزم ب پایان رسید.😘😚
و من چقدررررر غرق در لذت میشم وقتی از مدرسه برمیگردی و با آب و تاب خاطرات مدرسه رو واسم تعریف میکنی.❤💖
چندتا از عکسای مدرسه رو که فرصت نکرده بودم توی وبلاگت بذارمو توی این پست ثبت میکنم.باشد ک برای گل دخترشیرینم یادگار بماند.💗💕
شعر نشانه ی ”ق“ رو شما واسه بچه ها خوندی.خیییلی شیرین و قشنگ.💖😘
من سرکلاس درس بودم ک خانم کریمی فیلم و عکساتو واسم فرستادم و دلم ضعف رفت واسه محیای شیرین زبون و باهوشم.😘💋
تاج و نشانگرتو خودم واست درست کرده بودم و هم شما و هم خانم معلمت خیلی خیلی خوشتون اومده بود.💖😉
اینم یه سری عکس از تدریس ق توسط خانم کریمی عزیز
نشانه ”و“
نشانه ”گ“
او استثناء
اینم یه پیام قرآنی ک خانم معلمتون گفته بودن روی مقوا بزنی
اینم واسه روز ۱۲ بهمن و زنگ انقلابه.خانم عادلی معاونتون عکستو واسم فرستاد.💋😘
این اولین کتابیه ک شما توی مسابقه ی کتابخوانی شرکت کردی و توی مدرسه اول شدی.قرار بود مرحله ی شهرستان همین روزا باشه ک بخاطر ویروس کرونا تعطیل شدیم و ظاهرا مراحل بعدی کنسل شد!ولی تجربه ی خوبی بود.مخصوصا واسه محیای شیرینم ک مثه مامانی عشق کتابه.😘💋
واای عزیزم الان ک داشتم عکس آپلود میکردم متوجه این عکسا شدم!این واسه اوایل سال بود ک تازه میخاستی یاد بگیری ستاره بکشی و من مرحله ب مرحله کشیدن ستاره رو یادت دادم.💋❤
محیای من،نبض زندگی من با خنده های قشنگ تو میزنه.همیشه شاد باش و بخند ک با خنده های قشنگت ب ما زندگی میدی عزیزدلم😘💋❤
همه ی زندگی من فدای یک تار موی شما و داداش حسام😚 💋❤