شبای مادر-دختری😍
روز دختر ۱۴۰۲
قالیشویی محیا و حسام😁😍
تحویل سال ۱۴۰۲
مستوفی
خوشا خوزستان و هوای اسفندماهش😍😁 هر چقدر از دلپذیری هوای اسفند خوزستان بگم،کمه🤩 هوا واسه ما چهارنفرس😁 :من و عشقم عدنان و ثمره ی عشقمون محیا و حسام😍❤️ (آخه چرا عکسا اینجوری آپلود میشن😂) ...
اردوی رامهرمز
روز پنجشنبه ۱۱ اسفند دانش آموزای دبیرستانمونو بردیم اردو. محیاگلی هم جز مهمونای افتخاریموم بود😍 مقصدمون رامهرمز بود،اول رفتیم پارک کوهستان مهربان و زهرا هم دوستای خوب محیا شدند بعد رفتیم پارک شقایق ، بچه ها توی شهربازی مشغول شدند و ناهارو همونجا صرف کردیم بعد از ناهار رفتیم عمارت صمیمی همیشه خوش باشی محیای مهربون و عزیزمممم😘💖❤️ ...
قورمه سیاه😁
حسام به قرمه سبزی میگه:خورشت سیاه!!!😁ب خاطر رنگ خورشت،البته شایدم پیشگوی خوبیه!!!!😂 محیا عاشق قرمه سبزیای منه و میگه هیچ قرمه سبزی مثه قرمه سبزیای من نمیشه.(قربونش برم درباره ی استامبولی،ته چین مرغ، سالادالویه و سالاد پاستا و تقریبا همه ی غذاهام همینو میگه😁😍🥰) شب با خاله صدیقه تلفنی گپ میزدیم ک گفت ناهار فرداش قرمه سبزیه! بعد از قطع تماس منم مشغول پخت قرمه شدم..... همزمان هم مشفول شستن ظرفا شدم. بچه ها after dinner گشنشون شده بود ، ماکارونی سریع واسشون آماده کردم بعد از صرف شام سری دوم،رفتیم لالا توی رختخواب ب این فکر کردم که شعله ی زیر قرمه رو خاموش کردم آیا؟؟و دقیقا یادم افتاد که خاموش کردم!!!!! صبح با صدای خش ...
نویسنده :
✿فاطمه✿(مامان محیا و حسام)
15:15
نمایش شیر خودخواه و خرگوش باهوش
سه شنبه ی هفته ی پیش، نمایش شیرخودخواه و خرگوش باهوش بود. با دوستات قرار گذاشتید،بابا شما و دالیارو رسوند تالار رضوان بعد از نمایش هم من و حسام اومدیم دنبالتون. چون قرار بود با خاله معصومه بریم خونه خاله حاجیه،من و حسام نتونستیم نمایشو ببینیم ب جاش رفتیم پارک رضوان و اونجا منتظر اتمام نمایش بودیم خدارو شکر بهتون خوش گذشته بود،هرچند خیلی از اجرا راضی نبودی و میگفتی عموکوشا خیلی بهتر بود ...