محیای من بیست و هشت ماهه شد!
خدارو هزار بار شکر ک بیست و هشت ماهگی گل دخترم کنارش بودم و تونستم لذت مادریو با دیدن نگاههای شیرین و لبخندهای قشنگ محیام با تمام وجودم احساس کنم.
عشق رقصی و عاشق ترانه های "تکون بده" ی آرش و "حظ کردم" شاهرخی.البته هنوزم ب خاله-عمو(25باند)وفاداری.توی این عکسم مثلا داری آواز میخونی:
از بعد عروسی عمو مرتضی و بعدشم احمد برادر دوست بابایی.یه تیپ جدید شخصیتی ب بازیات اضافه شده:عروس بازی!!عروس قانع و کم توقعی هستی.پشه بند توری رو روی سرت میذاری و میشی عروس خانم.گاهیم نی نی حسین(عروسکت)رو بغل میکنی و مشغول رقص میشی.معمولا من باید بشم داماد و از نظر تو داماد فقط باید تانگو برقصه و دست بزنه!!
خیلی دوست داری از بچگیات تعریف کنم.میشینی کنارم و میگی"وقتی نی نی بودم بگو"منم واست تعریف میکنم ک دندون نداشتی و بلدنبودی راه بری و درست حرف بزنی و.....و تو با اشتیاق گوش میدی و لذت میبری
قصه گوییت خیلی خوب شده و دوست داری قصه بگی و بشنوی.قصه ی شنگول و منگولو از بابات یاد گرفتی و میتونی تعریفش کنی.
وقتی ناراحت میشی میگی:"من ناراحت شدم،حالا خوب شد؟"
دیروز ب باباب میگفتی:"بابایی چه دختر قشنگی داری."
هر چیز جدیدی رو سریع متوجه میشی و با خوشرویی میگی:"مبااااااارکه"
توی جواب عافیت باشه میگی:"مچکرم"
خیلیییییی مهربونی،روزی چندین بار من و بابا رو میبوسی و میگی:"دوستت دارم"
فرهنگ واژگان گل دخترم:
الهی شوکت=الهی شکرت
شنطون=شیطون
کرمم=کمرم
اُشباق=بشقاب
شاگدان=شادگان
پمپه=پنبه