نگاه مثبت
"بکوش تا عظمت در نگاه تو باشد،نه در آنچه مینگری"
فک کنم از رابیندرات تاگور باشه....و چقدر زیبا گفته
اینروزا حس بدی از اتفاقات اطرافم دارم و دارم سعی میکنم ب همه چیز مثبت نگاه کنم....سخته ولی شدنیه!!
محیای گل من دوروز مهمون خونه دایی بود.همه رو شیفته ی خودش کرده...زن دایی واست سوپ آماده کرد،برنج+هویج+گوجه و نمک...هرچی گفتم هنوز زوده و فقط شله و فرنی بهش میدم زیر بار نرفت و اصرار داشت باید جون بگیری...تو هم از خدا خواسته با اشتهای زیاد سوپتو خوردی اما الان اس شدی!!
موقع خواب دستتو ب گوشت میگیری...مصطفی پسردایی میگفت داره خودشو کوک میکنه که خوب بخوابه!!
خیلی خوش گذشت،هم ب ما و هم ب تو......
وقتی برگشتیم خونه من و بابایی ازت تشکر کردیم ک دختر خوبی بودی و اذیتمون نکردی
محیای مامان...فقط خدا میدونه من و بابایی چقدر دوستت داریم...گاهی بهت نگاه میکنم و از ته دل از خدا میخام پیشمرگت بشم اما بازم ازش خواهش میکنم تا وقتی از آب و گل درنیومدی خدا سایه ی من و بابایی رو از سرت کم نکنه،چون هیشکی مثه پدر مادر نمیتونه اونجور ک باید بهت محبت کنه
عاشقتیممممم....محیای من همه ی زندگیمی