محیامحیا، تا این لحظه: 11 سال و 3 ماه و 22 روز سن داره
محمد حساممحمد حسام، تا این لحظه: 5 سال و 6 ماه و 24 روز سن داره

میم مثه محیا و محمدحسام

**💖جان و جهانِ من شمایید💖**

شانزده ماهگیت مبارک نفس مامان.

1393/2/14 10:29
957 بازدید
اشتراک گذاری

هر چ بیشتر میگذره،بیشتر عاشقت میشم!هرچقدر نگات میکنم از دیدنت سیر نمیشم.مامان ب فدای خنده های شیرینت،قربون اون نگاههای مهربونت.

محیا

محیای من،همه ی زندگیمی.دخترکم،همه ی دار و ندارمی،بخدا همه ی دنیارو با یه تار موت عوض نمیکنم.

چند وقت پیش معاون دبیرستانمون ازم پرسید:"محیا چطوره؟بزرگ شده؟اذیتاش کم شده؟"وقتی تایید کردم گفت:"معلومه!آخه خیلی لاغر شده بودی الان داری تپل میشی،معلومه کمتر اذیتت میکنه!!!!"یعنی خراب نکته سنجیشم!چشمک

گل دخترکم چند وقتیه یاد گرفته اسم خودشو میگه،وقتی صدات میزنم محیــــــــــــــــــــــا.....تو میگی:بــــــــــــــــــادو گاهیم میگی دوبــــــــــا...!!!!جالبیش اینجاس چیزی ک میگی هیچ شباهتی ب اسمت نداره!

وقتی چیزیو بخوای درست و واضح میگی:بده!

از اجزای بدنت دست و زبون و چشمو میدونستی،الان پا و گوش و بقیه ی اجزای بدنو هم یاد گرفتی و نشون میدی.

به اداهای شیرینی ک درمیاری ادای "گریه کردن" هم اضافه شده.

تقریبا ده روزی میشه ک با یه لحن خاص و دوست داشتنی ب من میگی:مــــــامانی" ب بابا هم میگی:"بابادی"

"عمو" رو میگی " اَم" ب بستنی میگی "بِشِم".هرچیزی یا کاری ک تموم بشه میگی : "تِــم" ب کفش و دمپایی میگی: "تـَــه "

اوایل ماه ب موبایل و تلفن میگفتی "الوو" و موقع  تلفظ "ل" زبونتو از دهنت بیرون میاوردی ولی الان میگی "ادو"

گاهی احساس گرسنگیتو نشون میدی و وقتی گرسنه باشی منو میبری کنار اجاق و میگی "هااام"

پاپ کرن خیلی دوست داری و وقتی هوس کنی میگی "هام" و با دستت ترکیدنشو نشون میدی!

بعد از خرابکاری از هردو نوع خبر میدی و اگه 2 باشه میگی “پـِ پـِ  “و مجبورم میکنی فی الفور عوضت کنم.

چند هفته ی پیش بعد از پرکردن دندونم یه عینک آفتابی واست خریدم ک حسابی استقبال کردی

روز هشتم اردیبهشت دندون یازدهمت(آسیاب پایین سمت راست)جوونه زد عسلکم.خدارو هزار بار شکر،گوش شیطون کر اصلا اذیت نشدی

محیا در خواب

این لباستو خیلی دوست داری و وقتی میری سر کمدت اینو میاری ک تنت کنم.متاسفانه یه ریزه واست بزرگه

توی این عکس بوق پایین عروسک حمومتو درآوردی و گذاشتیش توی دهنت و خودت بوق میزنی!!

روز چهارشنبه23/2/93 بابا ناهار دعوت بود.واسه همین زنگ اول تورو با خودم بردم مدرسه.خدارو شکر خیلی خوشت اومده بود و ب برکت بودن خانم حمید(خاله شهلا) اصلا اذیت نکردی.اولین ورودت ب مدرسه و دنیای کاریِ مامان

بعد از اون چند دفعه ی دیگه واسه کلاس تقویتی همراهم رفتی مدرسه و اینبار خاله حمیده زحمت مواظبت ازتو کشید و بازم حسابی بهت خوش گذشت

میگن شهاب تیام ترانه ی "موهاتو افشون افشون میکنی"رو با دیدن این عکس محیاگلی سروده:گیج

چند روزیه ک بازم دارم تلاش میکنم شاید شیشه بخوری و دم دستت میذارمش ولی بازم بیفایده س و حداکثر دو-سه مک ازش میخوری

برای عکس گرفتن ازت  کلی مکافات دارم و معمولا آخرین عکسم اینجوری میشه(آخه میخوای موبایلو ازم بگیری)

محیا تا این لحظه ، 1 سال و 4 ماه و 0 روز و 17 ساعت و 3 دقیقه و 45 ثانیه سن دارد :.

پ.ن:از لطف و مهربونی همتون یه دنیا ممنونم واقعا نمیدونم بابت اینهمه مهربونی چطوری ازتون تشکر کنم.معذرت میخوام ک نگرانتون کردم.با نزدیک شدن امتحانات سرم شلوغ تر میشه و فرصتم برای نت اومدن کمتر!بازم ازتون ممنونم ک جویای حالمون بودید.بوووووس واسه همه ی دوستای گلم مخصوصا الی جون و فرزانه جون و نرگس عزیزم و مژده گلی و مامان فاطمه کوچولو ک واقعا منو شرمنده کردن

 

 

 

پسندها (8)

نظرات (32)

مامان الی(الهام)
12 اردیبهشت 93 17:00
به به چقدر عکس هوسگل موسگل خواهش میکنم عزیز مگه میشه نگران دوست گلمون نباشیم
مامان الی(الهام)
12 اردیبهشت 93 17:01
ماشاالله روز به روز گل دخترمان بزرگ خانوم میشه۰چه بامزه که حرف میزنه۰۰پس بگو شهاب انگیزه ی ترانه هاشو از کجا داره
مامان الی(الهام)
12 اردیبهشت 93 17:03
باشه فاطمه جوانی به کارها امتحاناتم برس گلم ایشالله هر جا هستین شاد باشین
مامان علیرضا (mahtab)
12 اردیبهشت 93 23:03
روزتون مبارک 16 ماهگی محیا جون هم مبارک باشه خدا رو شکر که دختر گلمون دیگه مامانشو اذیت نمیکنه و مهلت داده تپل بشه پسر منم شیشه نمیخوره اصلا وقتی پیشش نیستید چیکار میکنه پس؟
✿فاطمه✿(مامان محیا و حسام)
پاسخ
مرسی خاله جون.ساعت کاریم بااحتساب حق شیر فقط چهار ساعته و این مدت غذا میخوره
مامان‎ ‎محبوب بابا مجتبي
13 اردیبهشت 93 0:13
سلام خاله 16 ماهگیت مبارک خاله اون سوت خیلی خطرناکه نذار بزاره دهنش
مامانِ بهار
13 اردیبهشت 93 12:44
به به چه دختر شیرین زبونی ماشالله چقدر هم خوشگلههههههههه خدا واسه مامان بابا حفظت کنه عزیزم با اجازه لینک شدید
✿فاطمه✿(مامان محیا و حسام)
پاسخ
مرسی عزیزم.منم شمارو لینک کردم.فرخنده باد این پیوند
مامان فاطمه
15 اردیبهشت 93 10:50
سلام سلاااام... قربون محیاگلی برم که انقده عکسای خوشکل انداخته جووونم عینکشو ببینمروارید جدیدت مبارک عشق خاله... ایشالله دیگه سر دندونات اذیت نشی. جووونم فدای خواب معصومت پس محیا کوچولو به مدرسه می روداین عکسش که کنار تابش وایساده و موهاش افشونه خیلی خوردنیه
مامان فرزانه
17 اردیبهشت 93 1:37
آخ من فدای اون شکلت برم .فاطمه جون فعلا خدا حافظ میام خیلی زود زود
مامان دردونه
20 اردیبهشت 93 13:57
ای جون دلم...خوبین؟؟؟؟ 16 ماهگیت مبارک نفس خاله.... اوآآآآآآآآآ موهاش و نگاه
مامان دردونه
20 اردیبهشت 93 13:57
مروارید جدیدتم مبارک باشه عزیز دللللللللللللللللم
مــن و آوا قــلــمــبــه
21 اردیبهشت 93 6:50
ﻭﻗﺘﯽ ﻣﻦ ﺑﻤﯿـــــــــﺮﻡ ﻫﯿﭻ ﺍﺗﻔﺎﻗﯽ ﻧﺨﻮﺍﻫـــــــﺪ ﺍُﻓﺘﺎﺩ .. ﻧﻪ ﺟﺎﯾﯽ ﺑﻪ ﺧﺎﻃِـــــــــﺮﻡ ﺗﻌﻄﯿﻞ ﻣﯿﺷــــــــﻮد ﻧﻪ ﺩﺭ ﺍﺧﺒـــــــــﺎﺭ ﺣﺮﻓﯽ ﺯﺩﻩ ﻣﯿﺷـــــــــﻮﺩ ﻧﻪ ﺗـــــــــﻪِ ﺧﯿﺎﺑﺎﻧﯽ ﺑﺴﺘـــــــــﻪ ﻣﯿﺸـــــــــﻮﺩ ﻧﻪ ﺩﺭ ﺗﻘﻮﯾـــــــــﻢ،ﺧﻄّﯽ ﺑﻪ ﺍﺳﻤﻢ ﻧﻮِﺷﺘﻪ ﻣﯿﺸـــــــــﻮﺩ .. ﺗﻨـــــــــﻬﺎ ﻣﻮﻫﺎﯼ ﻣﺎﺩﺭﻡ ﮐﻤﯽ ﺳِﭙﯿﺪ ﻣﯿﺸـــــــــﻮﺩ، ﺍﻗﻮﺍﻣﻤ ﭼﻨـــــــــﺪ ﺭﻭﺯ ﺁﺳﻮﺩﻩ ﺍﺯ ﮐﺎﺭ ﻣﯿﺸـــــــــﻮﻧﺪ، ﻋﺸﻘـــﻢ ﺑﻌـــــــــﺪ ﺍﺯ ﻣُﺪّﺗﯽ ﺑﺎ ﺧﻨﺪﻩ ﻫﺎﯾـــــــــﺶ ﺩﺭ ﺁﻏﻮﺵِ زنی دیگر ﻣﺭﺍ ﺍﺯ ﯾﺎﺩ ﻣﯿﺒــــــــﺮﺩ ﻭ ﺩﻭﺳﺘﺎﻧﻢ ﺑﻌـــــــــﺪ ﺍﺯ ﺧﺎﮐﺴﭙﺎﺭﯼ ﻣﻮﻗــــــــﻊِ ﺧﻮﺭﺩَﻥِ ﻏﺬﺍ ﺁﺭﺍﻡ ﺁﺭﺍﻡ ﺧﻨﺪﻫﺎﯾِﺸـــــــــﺎﻥ ﺷﺮﻭﻉ ﻣﯿﺷـــــــــﻮﺩ .. ﻭ ﻣﻦ ﺗﻨـــــــــﻬﺎ ﮔﻮﺭﮐﻨﯽ ﺭﺍ ﺧﺴﺘﻪ ﻣﯿﮑﻨـــــــــﻢ ﻭ ﻣﺪﺍﺣﯽ ﺭﺍ ﮐﻪ ﺍﻟﮑﯽ ﺍﺯ ﺧﻮﺑﯽ ﻫﺎﯼ ﻧﺪﺍﺷﺘﻪ ﺍﻡ ﻣﯿﮕﻮﯾـــــــــد
مــن و آوا قــلــمــبــه
21 اردیبهشت 93 6:54
اي جونم دختر نازم ماهگردت مبارك
مــن و آوا قــلــمــبــه
21 اردیبهشت 93 6:55
ماشالله روز به روز ناز تر ميشي عروسك
مــن و آوا قــلــمــبــه
21 اردیبهشت 93 6:56
اي جونم عزيزم رفتي با ماماني مردسه
مامان مریم
25 اردیبهشت 93 9:12
16 ماهگیتم مبارک محیا گلیه من.. خوش تیپم شده با عینکش وروجک.. کم کم داری خانوم معلم میشیا محیا خانوم
مامان نرگس
27 اردیبهشت 93 14:08
سلام عزیزم. خوبین ؟ منم این چند وقت حسابی مشغول بودم و خیلی فرصت نداشتم 16 ماهگیت مبارک عزیزدلم قلبون دخملی برم با عینک قشنگش
مامان بهار
29 اردیبهشت 93 20:11
سلام عزیز ممنونم که به سئوالم جواب دادید دوستون دارم. گلمو ببوسید. شانزده ماهگیت مبارک خانم خوشگلم.
مــن و آوايي قــلــمــبــه
31 اردیبهشت 93 12:52
سلام خواهر جون خوبي؟؟ گل دختر خوبه ؟؟؟؟
مــن و آوايي قــلــمــبــه
31 اردیبهشت 93 12:53
خيلي ناراحت شدم ... خداروشكر كه به خير گذشته ... واي بميرم برات ميدونم خيلي سخته ... به خدا هرچي مراقب باشي بدتره
مــن و آوايي قــلــمــبــه
31 اردیبهشت 93 12:56
خواهر به دستش يه وان يكاد انداختم تو خونه هم چهار قل آويزون كردم ... هرروزم صدقه ميدم ... وقتي بخواد بد بياد خواهر متاسفانه پشت هم مياد ... اما من كه كم اوردم
مــن و آوايي قــلــمــبــه
31 اردیبهشت 93 12:57
عزيزي خواهر جون ...مواظب خودت و گل دختر باش .... خيلي خيلي دوسسسسستون دارم
مــن و آوايي قــلــمــبــه
1 خرداد 93 0:59
سلام خواهر جون اره واتس آپ دارم
مــن و آوايي قــلــمــبــه
1 خرداد 93 1:01
سلام خواهر خوبي واي كلي از دستت خنديدم با اون اعمال شاقه ات
مامانی آواخانوم
1 خرداد 93 12:23
سلام عزیزم ممنونم که همه جوره هوای منو داشتی وتنهام نذاشتی انشالله همیشه شاد باشی وتندرست
عمو محمد
1 خرداد 93 13:16
سلام به دختر خوبم محیا خانم گل عمو چه وبلاگ قشنگی داری این وبلاگ به خاطر عکس های زیباتون که قشنگ شده. راستی عمو کی میایید خونمون سری قبل که به ما خیلی خوش گذشت مخصوصا پیاده روی ساعت 4صبح که با خاله صدیقه رفتیم مگه نه محیا...............
مــن و آوايي قــلـــمــبـــه
1 خرداد 93 17:46
خصوصي داري اجي
مامان حلما
1 خرداد 93 18:22
سلام عزیزم چه خبر کجایی؟کم پیدایی.میبینم پایان سال تحصیلی حسابی مشغولت کرده خبری ازمون نمیگیری.محیا گلی هم ماشاالله خانومی شده واسه خودش محیاجون تریپت منو کشته خاله.نمیدونم چرا نمیتونم شکلک بذارم.
مامان حلما
3 خرداد 93 15:24
سلام مامانی مهربون اول از طرف من لپ گلیم رو یه بوس بکن .خانوم خانوما کی تعطیل میشی؟واسه تابستون برا محیاجون چه برنامه هایی داری؟
مامان فاطمه
3 خرداد 93 17:18
سلام عزیز خوبی؟کجایی؟پیدات نیست...محیا جونم خوبه؟یه خبر از خودت بده
مامان حلما
11 خرداد 93 15:32
مبارک مبارک هفده ماهگیت مبارک عزیز دلم ایشاالله 170 ساله شی
مامان حلما
11 خرداد 93 15:33
مامانی سلام زود باش منتظر عکسهای هفده ماهگی دخمل ناناز هستم
مامان صدیقهمامان صدیقه
10 شهریور 99 9:21
۱۱۶ ساله بشی عزیزدلم