محیامحیا، تا این لحظه: 11 سال و 3 ماه و 26 روز سن داره
محمد حساممحمد حسام، تا این لحظه: 5 سال و 6 ماه و 28 روز سن داره

میم مثه محیا و محمدحسام

**💖جان و جهانِ من شمایید💖**

محیایِ کلاس اولیِ ما😘😚

1398/11/1 10:58
851 بازدید
اشتراک گذاری

عشق شیرین زبونم،محیای ماه من😘با کلاس اولی شدنت،بازیهاتم رنگ و بوی دیگه ای گرفتن.😘😘

جدیدا وقتی مثلا داری کتاب میخونی یا معلم بازی میکنی و ب شاگردای خیالیت درس میدی.سعی میکنی کتابی صحبت کنی!عاااالی صحبت میکنی.گاهی از یه اصطلاحاتی استفاده میکنی ک ما حسابی تعجب میکنیم

تلفظ بعضی کلمات غلط اندازه و فکر میکنی برای کتابی شدن باید تغییرشون بدی.مثه صابان!!!هر چی هم میگفتم صابون درسته!میگفتی آره درسته ولی توی مدرسه باید بهش بگیم صابان!😀

یه سری موقع املا گفتن ب عروسکات متوجه ی یه واژه ای شدم ک روح و روان دهخدا بیامرز شاد شد از کشفش!!😆میگفتی:نمی تَـوانـَـوَم nemitavanavam!!😂😂😂😂هنوز ب درس ”و“نرسیده بودید و اینو از خودت میگفتی!😁 الهی من دورت بگردم عزیزدلم.عشق و نفسم😘😚

شیفت صبح واسه بیدار شدن اذیت میشی و اذیت میکنی!😆یه سری میگفتی خدایا آخه چرا شیفت صبحو آفریدی؟؟!!😁گفتم محیا خدارو شکر کن شیفتت چرخشه و هفته ی بعد ظهری!عماد پسرخاله همیشه صبحه!گفتی بیچاره عماد دیگه چقدررر بدبخته!!!😅😀💖

علاوه بر شب زودتر خوابیدن،واسه تشویقت ب بیدار شدن صبحانه شیفت صبحو چیزایی ک دوست داری آماده میکنم:شیرکاکائو با کیک،جگر گوسفند،دل مرغ،سیب زمینی سرخ کرده با سس،نخود آبپز و ....

خانم کریمی سلطان مشق و تکلیفه!😀جوری ک فقط ب نوشتن بسنده نمیکنه و گاهی میگه روانخوانی تمرین کنن و تا شب ویس بفرستید بشنوم چطور میخونن!😁 واقعا معلم دلسوز و نازنینی هستن.😘

محیاگلیِ منم واقعا با اعمال شاقه مشق مینویسه!با وجود حسام!💖😀

میخاستم مثه مامان ساره جون عکس مشق یک ماهتو بذارم اما واسه دیماه ۵۰ صفحه بود!!😀لذا ب این چندتا عکس بسنده کردم.😉

باشد ک یادگار بماند!😀😘

محیای عزیزم،خیلی خیلی خیلی عاشقتم خوشگل شیرین زبونم😚😘😚😘

پسندها (17)

نظرات (16)


1 بهمن 98 11:05
ا من صابان گلرانگ را خیلی دوست دارم😂😂😂😂😂عجب کلمه جالبی خلق کردن محیا گلی😂😂😍😍😍انگار اسم مدرسه اس دبستان پسرانه صابان😂😂
چقدر دست خط محیا گلی خوشگله با وجود سن کمش😍😍خیلی مرتبه😍😍خواهر من عین چی مداد بدبخت رو فشار میده و مینویسه کلا ناامید میشیم که رفته کلاس اول!😂😂
خدا محیاگلی رو حفظ کنه😍😍😍 
​​​​
✿فاطمه✿(مامان محیا و حسام)
پاسخ
واااااای نیلااااااا 😂😂😂
اینقدر ب کامنتت خندیدم ک از صدای خنده هام حسام بیدار شد😂😂😂
یه عااااالمه بوووووس واسه خانم نویسنده ک اینقدر بانمکه😂😘😘😘
مامان فاطیمامان فاطی
1 بهمن 98 11:19
فقط صابان😂

1 بهمن 98 11:30
😂😂😂😍😍😍من خیلی خوشحال میشم که کسایی که خیلی دوسشون دارم رو بخندونم😍😍😍😍😍
😍😍😍😍😍😍
راستی من عکس خودمو گذاشتم توی پست رمزی،الان رمزشو میدم قیافه گلرانگ دوست رو ببینین😍😍
✿فاطمه✿(مامان محیا و حسام)
پاسخ
نشونه ی مهربونیته😘😘😘
آخ جووون عکس😍😍😍
مامان پریمامان پری
1 بهمن 98 14:00
آفرین به این دختر خوش خط و درس خون😘
خیلی باحال بود صابان🙂
 
زهرا‌بانوزهرا‌بانو
1 بهمن 98 14:30
ان شاءالله موفق باشه
✿فاطمه✿(مامان محیا و حسام)
پاسخ
سلامت باشی زهراخانم گل😘

1 بهمن 98 15:16
عزیزم😂😂😂
بوس واسه ی خانوم معلمِ کوچولو😘😘
✿فاطمه✿(مامان محیا و حسام)
پاسخ
ممنونم شهرزادگلم😘😘
مامان ارشیا و پانیامامان ارشیا و پانیا
1 بهمن 98 15:40
افرین محیا گلی.😘
✿فاطمه✿(مامان محیا و حسام)
پاسخ
مرسی عزیزمچ😘
مامان آیسلمامان آیسل
1 بهمن 98 16:57
مشق نوشتن با داداش حسام حس و حال دیگه ای داره❤️
✿فاطمه✿(مامان محیا و حسام)
پاسخ
واقعا😀😉
جالبه باوجود اینهمه شیطنت و اذیتی خود محیا همیشه میگه حسام چقدر زندگیمونو شیرین کرده و خدارو شکر میکنه ک هست😉😘
فاطمهفاطمه
1 بهمن 98 19:20
وای چقدر مادر و دختر خوش خطن. 
✿فاطمه✿(مامان محیا و حسام)
پاسخ
مررررسی از نگاه قشنگت فاطمه ی گلم😘
عمه فروغعمه فروغ
1 بهمن 98 19:22
چه جالب،یاد خاطره مشابهی افتادم اگه اشتباه نکنم تابستونی بود که کلاس اول رو تموم کرده بودم یا دوم درست یادم نیس کتابام رو دورم ریخته بودم و با صدای بلند میخوندم تا رسیدم به "بیرون" منم بیران خوندمش وقتی هم بهم درستش رو گفتن گفتم نه بیرون دهاتیه😆بیران میشه کتابیش😄
موفق باشه محیای گلمون تو درس و کاراش😘...دست مریزاد چه دفتر قشنگ و مرتبی👏
✿فاطمه✿(مامان محیا و حسام)
پاسخ
بیرااان😁😁😘😘
دیدید هنوزم یه عده هستن به ماکارونی میگن ماکارانی؟اینا ادامه ی همین نسلن،با همین فکر😁😁
✿‿✿𝑀𝑜𝑏𝑖𝑛𝑎✿‿✿✿‿✿𝑀𝑜𝑏𝑖𝑛𝑎✿‿✿
2 بهمن 98 0:20
ای جان خوشگلمممممم😍😍😍😍ماشاءالله محیای مهربونم❤
✿فاطمه✿(مامان محیا و حسام)
پاسخ
ممنون مبینای مهربونم😘😘
نازینازی
2 بهمن 98 0:24
ایاشالله که گل دختر همیشه موفق باشه و همین طوری موفق تر هم بشه😍😍🙏🙏🤩🤩
یعنی من عاشق اون لبخند پر شیطنت و ملیح حسام جون پشت محیا شدمم😊😂😇😆
✿فاطمه✿(مامان محیا و حسام)
پاسخ
مررررسی عزیزمممم😘
هر چقدر از شیطنتاش بگم،کمه😁😅

2 بهمن 98 20:33
باریکلا دختر خوب
مامانیمامانی
5 بهمن 98 9:55
عزیزمممم
چه دستخط خوبی داره محیاجونم😍
ساره هم داشت مشق می نوشت هنوز و رو نخوانده بودند یهویی گفت مامانی وقتی و رو یاد بگیریم میتونیم بنویسیم نمی توانوم😁😁😁😁
الان برام خیلی جالب بود که محیاجونم اینطوری گفته😂
خدا حفظشون کنه.
اعمال شاقه رو ببین🤣
پسر منم تازگی ها خیلی می غلته و همش میخواد بده سراغ دفتر و کتابهای ساره😊
 
✿فاطمه✿(مامان محیا و حسام)
پاسخ
ممنون عزیزم
سلامت باشید😘
چ جااالب،یه واژه ی عجیب غریب و مشترک!😀
واسه شما دردسراش هنوز شروع نشده،سال دیگه اعمال شاقه ی ساره جونم شروع میشه😁😁😚😚
مامانیمامانی
12 بهمن 98 10:55
دیگه هروقت صابان ببینم یاد محیا میفتم😁😁😘😚
🌼 نوشین 🌼🌼 نوشین 🌼
28 بهمن 98 23:08
موفق باشی محیا خانم😘
✿فاطمه✿(مامان محیا و حسام)
پاسخ
ممنون عزیزم😘