ماسه بادی-آبان ۹۸
بهار و پاییز ماسه بادی توی خونه ی ما حکم مدرسان شریفو داره!!
ناهار کجا بریم؟ماسه بادی!
کجا بریم چای و تخمه بخوریم؟ماسه بادی!
حوصلمون سر رفته کجا بریم؟ماسه بادی!😆
البته همه ی این جوابا از طرف محیاس!😁❤
از همون بچگی عشق ماسه بادی بود.❤
شاید چون تنها جاییه ک راحت میتونه ماسه بازی و خاک بازی کنه.بدون اینکه کثیف بشه😉
حسامو اولین بار بود میبردیم.اینقدر خوشحال بود ک با ذوق جیغ میزد و دورمون میدوید!😁💖
تانزدیک غروب آفتاب اونجا بودیم و کلی بازی کردیم و خوش گذروندیم.💞
خیلی خیلی به هر دوتون خوش گذشت.😚
وقت برگشت بمحض اینکه ب حسام گفتیم بریم،دوید دمپایی بوقیاشو آورد!😂
محیا هم اول ازمون قول گرفت ک جمعه ی بعد هم بیایم و بعدش یه سطل ماسه پر کرد بعنوان سوغات ببره خونه!!😅وقتی با مخالفت بابا روبرو شد دمغ شد و قهر کرد!اما خیلی زود آشتی کرد و گفت بابا خیلی دوستت دارم جمعه ی بعد هم بیارمون!😁💖
💓دوستتون دارم و این آغاز و پایان همه چیزست!💓