پیاده روی!
پیاده روی! از وقتی حسام روابطش با کالسکه حسنه شده!مصمم تر شدم واسه پیاده روی و ورزش!😉
اولین پیاده روی از یه ظهر!! شروع شد!😅
هوا ظاهرا خوب بود،تصمیم گرفتیم بریم پارک بانوان ک نزدیک خونه س،ولی بمحض اینکه از خونه زدیم بیرون،آفتاب با قدرت تمام ب سمتمون نشونه گرفت.😆
ما هم سریع جهت حرکتو عوض کردیم و پشت ب آفتاب در سایه ی ساختمونها یک ساعتی پیاده روی کردیم و برگشتیم خونه.😉
پیاده دروی دوم واسه خرید کفشِ عیدِ محیا بود.
بعد از اذون مغرب،من و محیا و حسام زدیم بیرون.حسام خیلی زود توی کالسکه خوابش برد و خدارو شکر اصلا اذیت نکرد.
حاصل این پیاده روی،یه جفت کفش واسه محیا و یه پاوربانک ۲۰هزار بعنوان عیدی از طرف بابا ب من بود!😉
روز سوم،بخاطر سردی هوا،حسامو همراه خودمون نبردیم.من و محیا و صفا دوساعتی رفتیم پارک بانوان و خوش گذروندیم!😉
قبل از اینکه بریم پارک،حسامو واسه اولین بار توی روروئک گذاشتم تا مشغول بشه و بتونم حاضر شم.البته فقط در حد ۵ دقیقه.خییییلی ذوق کرد و خوشش اومد.😁(پنجشنبه ۱۶ اسفند۹۷)
بعد از رفتنمون هم خوابیده بود و خدارو شکر بابارو اذیت نکرد.😘
اولین تجربه روروئک محیا و حسام💖
امیدوارم این روند استمرار داشته باشه.هم روحیه ای تازه میکنم،هم محیا سرگرم میشه و هم بشدت امیدوارم دور کمرم یکی-دو سایز کمتر بشه!(صادقانه اعتراف میکنم هدف اصلی همین مورد سومه😅)
