خانم معلم😉
دیشب عروسکاتو جمع کردی و شدی خانم معلمشون!
مثه مربی پیش دبستانیِ خودت،واسشون کاردستی درست کردی.بعد ازشون خواستی اونا درست کنن.
با حوصله و با دقت بجای همشون کاردستی درست کردی.
نقاشی خودت متمایز از بقیه بود.خطوط نقاشی عروسکات کمی کج بود و توضیح دادی ک:یعنی واسشون نقطه چین کشیدم و اونا پررنگش کردن!😀
الهی دورت بگردم ک تخلیت اینقدر خوبه.😘
چند شب پیش خاله محبوبه خونمون بود و میگفت محیا خیلی استعداد تئاتر و بازیگری داره.میگفت صدات خیلی پراحساس و قشنگه.توصیه کرد وقتی بزرگتر شدی بفرستمت کلاس تئاتر😁
خودت ک کماکان آرزو داری نقاش بشی،اونم نقاش صورت!البته دیشب نظرت کمی تغییر کرد و گفتی شایدم معلم پیش دبستانی بشم!
جواب منم واسه شغلت همیشه اینه ک دعای خیر میکنم واست و میگم محیا هر شغلی ک تورو خوشحال میکنه و دوست داری منم دوست دارم.😘😘
دوستت دارم محیای من،زندگیِ من،قشنگترین بهونه ی زنده بودنمی💖💖