محیامحیا، تا این لحظه: 11 سال و 3 ماه و 18 روز سن داره
محمد حساممحمد حسام، تا این لحظه: 5 سال و 6 ماه و 20 روز سن داره

میم مثه محیا و محمدحسام

**💖جان و جهانِ من شمایید💖**

بی بی!

1397/8/6 1:05
1,282 بازدید
اشتراک گذاری

دیروز بغض کرده بودی.پرسیدم چی شده؟!گفتی دلم برا وقتایی ک میرفتیم خونه ی بی بی تنگ شده!😢💔 الهی قربون دلت برم.دورت بگردم عروسکم... غم نبینی نفسم... ببین وقتی دل تو اینجوری میگیره،دل من چ آشوبیه...هنوز باور نکردم آسمونی شدنشو...هنوزم بعداز ظهرا ک میشه میخام بهش زنگ بزنم...هنوزم وقتی میریم بیرون میخام یه سر بهش بزنم...خدایااااااا چقدر سخته نبودن و ندیدنش...چقدر سخته بی مادر شدن...چقدر سخته یکباره اینهمه تنها شدن😢😢😢

میدونی محیا با وجود پرجمعیت بودن خونوادم، دلبستگی و وابستگی ک ب مادرم داشتم و دارم اونقدر زیاده ک تحمل یک هفته ندیدنشو نداشتم،ببین حالا چ حال و روزی دارم از اینکه دیگه نمیبینمش...از اینکه بجای مادر یه سنگ مزار سفید و سرد مونده و یه عاااالمه بغض و گریه و حسرت😢😢

بعضی حسرتها تا آخر عمر روحتو میخراشه و عذابت میده.....مثه حسرت یه بار دیگه بوسیدن دست و پای مادرت😢 وقتایی ک کنار تختش مینشستم و ناخناشو کوتاه میکردم و دست و پاشو میبوسیدم😢 یا وقتی ک حموم بود و کمر و پاهاشو لیف میکشیدم و قربون صدقش میرفتم😢

مامااااان آخه چرا رفتی؟چرا یتیممون کردی؟؟؟؟چرا تنهامون گذاشتی؟؟؟مامانی دلتنگتمممممم دلم آغوشتو میخااااااد...دلم بوسیدن دست و پاتو میخااااااد😢😢💔💔

محیا و باباش خوابن...حسام هم بغلم خواب رفته و دلتنگی مامانم آتیش ب همه ی وجودم زده💔💔

خدایااااا هوای مادرمو داشته باش،بخاطر ما از جوونی و آرزوهاش گذشت،تو هم بخاطر ارحم الراحمین بودنت از گناهانش بگذر و همنشین حضرت فاطمه و حضرت زینب قرارش بده😢

خدایا مادرمو غرق رحمت بی انتهای خودت کن....خدایا مادرم توی این دنیا سختی زیادی کشید توی اون دنیا ب اندازه ی رحمت و لطفت غرق نعمتهای بهشتیش کن

تنها چیزی ک دلمو آروم میکنه اینه ک مادرم الان کنار مادرشه😢😢😢💔💔

میدونم هیچ جا ب اندازه ی آغوش مادر نمیتونه ب کسی آرامش بده

آروم بخواب مادرم...آروم بخواب عزیزدلم...کنار مادرت آروم و با آرامش بخواب دورت بگردم😢😢😢😢😢😢💔💔💔💔

پ.ن:خواهش دارم برای شادی روح مادرم فاتحه و صلواتی قرائت کنید.خدا همه ی رفتگانو غرق رحمت کنه.🌹

پسندها (10)

نظرات (8)

مامان ارشیا و پانیامامان ارشیا و پانیا
6 آبان 97 4:21
 خدا رحمت شون کنه. 
مامان صدرامامان صدرا
6 آبان 97 7:59
خدا بیامرزدش 😔😔🌷🌷 دلنوشته هاتون عالی و در عین عالی بودن انگار حرف دل ما خدا بهت صبر بده خواهر 🌷😔🌷
مامانمامان
6 آبان 97 10:06
خدایا صبر بده...گریه حتی تاب خوندنشم ندارم
مامان و بابای حلما و حسینمامان و بابای حلما و حسین
6 آبان 97 15:03
داغ از دست دادن عزیزان خیلی سخته . تسلیت میگم بهتون خدا رحمتشون کنه و به شما  بازماندگان صبر و آرامش بده انشاءالله .🌷🌷🌷
مامان آیسلمامان آیسل
6 آبان 97 15:52
با دیدن پستتون دلم گرفت ...منم یاد بابام افتادم...خدا رحمتشون کنهگل
عمه فروغعمه فروغ
6 آبان 97 18:52
تسلیت میگم دوست عزیزغمگین روحشون شاد و پر از آرامش گل

6 آبان 97 19:39
خدا رحمتشون کنه انشاالله که در بهشت برین هم جوار حضرت فاطمه(س)هستن ایشون.
ابوالفضل
29 آبان 97 19:48
محيا جون سلام.اول اينكه داداش گرفتي تبريك ميگم.دوم اينكه منم مثل تو مادرجونمو خيلي دوست دارم.توروخدا دعا كن مادرجون من شفا بگيره.