محیای من،دنیای من😘
فدای دخترک شیرین زبونم بشم ک روز ب روز خانم تر و شیرین زبون تر میشه.
خیلی فهمیده ای و درک بالایی از اتفاقات داری.اونقدر هوش و ذهن و بیانت خوبه ک گاهی فراموش میکنیم تو فقط ۵سال داری و توقعاتمون ازت کمی زیادیه!
چند هفته ی پیش ماشین ظرفشویی خریدیم.دوستت پریسا ازت پرسید این چیه؟گفتی اسمش خیلی آسونه،بش میگن ظرف شُس کن!!😂
با دوستت فاطمه بازی میکردی و من داشتم آشپزخونه رو مرتب میکردم.مثلا داشتی با چوب جادو،جادو میکردی!یهو ب من اشاره کردی و گفتی بفرماااا اینم یه خدمتکار تا کاراتو بکنه!!!😨گفتم دست شما درد نکنه.خییییلی ممنون!!! و سه تامون حسااااابی خندیدیم.😂
نماز خوندنت خیلی باحاله!هروقت ب نماز میایستی مهم همینه ک ب نماز ایستاده باشی!اینکه بی حجاب باشی و وسطش صحبت کنی و راه بری و .... اصلا مهم نیس!😉
چند شب پیش،کنارم بدون حجاب و چادر مشغول نماز بودی ک یهو نمازتو قطع کردی و گفتی واااای ناخنام لاک دارن!!با لاک ک نمیشه نماز خوند!و مشغول پاک کردن لاک شدی😀
الهی فدات شم.قبول باشه نمازا و دعاهای قشنگت
درب ظرف غذاخوریتو خراب کرده بودی.نی قمقمه رو هم توی موسسه گم کردی!بهت گفتم باید بیشتر مرتقب وسایلت باشی و تقریبا دعوات کردم!!فوری پشیمون شدم و کنارتنشستم و گفتم محیاااا وسایل فدای سرت.فدای یه تار موت.من فقط میخام تمرین کنی بیشتر مراقب وسایلت باشی ولی اگه بعضی وقتا حواست نباشه اشکالی نداره فدات شم.من و بابا تورو با هیچی توی این دنیا عوض نمیکنیم.حاضریم توی دنیا هیچی نداشته باشیم ولی تو شاد و سلامت کنارمون باشی!با شنیدن جمله ی آخرم اخمات رفت توی هم و گفتی اگه شما هیچی نداشتید ک من باتون زندگی
نمیکردم!!وقتی تعجب منو دیدی با تمسخر گفتی پ چیه اگه هیچی نداشته باشید!!😅😅
نمیدونم کی واست از ترکیه تعریف کرده!
چند روزی گیر داده بودی مسافرت بریم ترکیه!!!پرسیدم حالا چرا ترکیه؟مگه چی داره؟گفتی هم قشنگه هم خانما لباس نام نام و آقاها شورت میپوشن،بریم بخندیم!!!😊بابا میگفت من میخام ولی از مامانت میترسم!!😂