نوروز ۹۷ - رامهرمز
روز هشتم فروردین رفتیم رامهرمز.
من باید حتما سونو میدادم و خاله معصومه سونوی دکتر خرمو معرفی کرد ک خدارو شکر تلفنی هم نوبت دادن.و همه چیز عالی بود.
اما درب رادیات ماشین بابا شل شده بود و مجثور شد ب یکی از همکاراش ک مغازه ی لوازم یدکی هم دارند زنگ بزنه.
قبلا تعریف کرده بود ک آقای آل خمیس خیلی خونگرم و مهمان نوازه.ولی اینبار از نزدیک مهمون نوازی و مهربونی خودش و خانم و بچه هاشو تجربه کردیم.
هر چقدر اصرار کردند ک بریم خونشون،بابا ک نمیخاست توی زحمت بیفتن قبول نکرد و رفتیم پارک.
ولی ایشون خانم و بچه ها رو آورد پارک کنارمون و شام واسه محیاگلی و بچه ها پیتزا و واسه بقیه جوجه تدارک دیدن.
آنیتا و آنیسا دوقلوهای آروم و دوست داشتنی و آقاابوالفضل داداششون با محیاخانوم دوست و همبازی شدن.اما خیلی از ما خجالت میکشیدن
شب خیلی خوبی بود و به همه حسابی خوش گذشت.بعد از نصف شب برگشتیم خونه.
شاد باشی عشق کوچولوی من
نوروز ۹۷ - رامهرمز