محیامحیا، تا این لحظه: 11 سال و 3 ماه و 26 روز سن داره
محمد حساممحمد حسام، تا این لحظه: 5 سال و 6 ماه و 28 روز سن داره

میم مثه محیا و محمدحسام

**💖جان و جهانِ من شمایید💖**

نوروز 95

1395/4/6 3:09
1,157 بازدید
اشتراک گذاری

با پایان سال94 شروع ب خانه تکانی کردم

 

ب خانه ی دل ک رسیدم،محبتت را برداشتم

 

نه غباری داشت و نه کهنه شده بود

 

محیای من،مهرت جاودانه در دلم خواهد ماند...تا همیشه

 

 

تحویل سال 95 ساعت   بود.از شب قبلش سفره هفت سینو آماده کردم.

 

 

از اونجایی که قرار بود ناهار بریم بیرون و نمیخاستم خوابت خراب شه برا سال تحویل ساعت کوک نکردم اما صبح همون موقع ناخوداگاه از خواب بیدار شدم...روی ماه تو و بابارو بوسیدم،دعای خیر کردم و بازم خوابیدم

صبح ک بیدار شدی با دیدن سفره ی هفت سین حسابی جاخوردی....

 

ناهار اولین روز عیدو با بقیه ی خونواده رفتیم یکی از باغهای اطراف...خوب بود ولی بخاطر تصادف جزیی شوهرخاله ناهید کمی اوضاع ب هم ریخته بود و باوجود اینکه خوشحال بودیم ک بخیر گذشته اما از اینکه ماشینش توی تعطیلات میرفت پارکینگ ناراحت شدیم،انشالله ک آخرین تصادف فامیل باشه

 

تقریبا همه ی تعطیلاتو بیرون بودیم....یا شام،یا ناهار و گاهی هم هر دو!!

پارک ارم ماهشهر خیلی بهت خوش گذشت...

 

 

محیاگلی کنار قفس طاووس

 

محیاخانوم کنار قفس میمون

 

مجتمع جام جم هم خیلی خوب بود ....مخصوصصا ک باب اسفنجی رو دیدی

 

اینجا تالاب بین المللی شادگانه

 

قایق سواری کردیم و یه عالمه خوش گذروندیم

 

اینجا یه روز بارونی توی رامهرمز بود....با وجود بارون بهاری بازم دست از بازی برنداشتی و رفتی ترامبولین

 

 

شوش هم همراه خاله لیلا و خاله صدیقه و زن دایی و مریم اینا رفتیم ک عاااالی بود....

 

 

واسه اولین بار شتر دیدی و سوارش شدی

 

 

 

 

شاید بهترین قسمت تعطیلات واست شهربازی بود....یه عاااااالمه بازی کردی و خوش گذروندی....اینجا دزفوله

 

 

 

اینجا هم پارک ساحلی سربندره

 

 

سیزده بدر با عمه امل ناهار رفتیم اطراف....اولش کوه رفتیم اما چون هوا گرم بود برگشتیم و زیر سایه درخت ناهار خوردیم

 

 

 

این پروانه هم اومده بود توی ماشین ک بعد از اینکه بوسیدیش اجازه دادی بره....قربون قلب مهربونت

 

اینم پارک خرمشهره ک چرخ و فلک دستی سوار شدی

اینجا هم کنزالمال توی خرمشهره

محیای من...همه ی زندگی و هستیِ من فدای یه لبخند کوچیکت.....امیدوارم هرروز زندگیت پر از شادی و خوشی باشه و لبت همیشه خندون و دلت خوش باشه....تنها آرزوی من دیدن شادی و خنده ی شیرینته...پس هیچچچچچچ وقت لذت دیدن خنده های قشنگتو از من دریغ نکن نازنین دخترکم

 

پسندها (3)

نظرات (0)