سی و سه ماهگی محیاطلا
سی و سه ماهگی محیاطلا 
چقدر لذت بخشه لحظه ب لحظه با تو بودن.گاهی از اینهمه گذر سریع عمر در عجب میشم.محیای من ک حتی نمیتونست گردنشو نگه داره الان شیطون و بازیگوش شده و با شیرین زبونیهاش دنیامو شیرین تر کرده.
میدونم هیچوقت توی زندگیت محبتی بهتر و عمیق تر و واقعی تر و بی پیرایه تر از محبت مادر نمی تونی پیدا کنی عزیزنرین هدیه ی الهی. حاضر نیستم یه تار موی تورو با تموم دنیا عوض کنم
تازگیا سوال و جوابو با هم میگی.لوبیا چیتی و نخود لپه و عدس قرمز و لوبیا چشم بلبلی رو با هم قاطی کردی!!وقتی بهت گفتم نباید اینکارو میکردی گفتی:میدونی چرا اینارو با هم گذاشتم؟چون میخام غذام خوشمزه بشه!!برای جبران این شیرین کاریت مجبور شدم دوساعت وقت بذارم و حبوباتو از هم جدا کنم
یه پشه نشونت دادم و گفتم محیا این پشه س.با تعجب گفتی:پشه؟!!وااااای خداکنه منو گاز نگیره!!
اینجا تولد دایی منصور بود
اینجا هم از عوارض بعد از تولده
وقتی اجازه بدم خودت تنهایی و هرجور راحتی ماست بخوری
خدارو شکر قبل از دوسالگیت مسواک زدنو شروع کردی.اوایل به کمک من و بدون خمیردندان و الان بازم ب کمک من و با خمیردندان
داشتیم تی وی میدیدم آقاهه زد زیر گریه!!تو با دستهای کوچیکت صورتمو برگردوندی و گفتی:"مامان نگا نکن،ولش کن!!" پرسیدم چرا؟گفتی:آخه گریه میکنه خوب نیس!! الهی قربون دل کوچیک و مهربونت بشم
یه تکه اسکناس 50تومنی قدیمی(تقریبا یک سوم اسکناس) پیدا کردی و بردی سوپرمارکت کناری و بستنی خواستی!!فروشنده واسه بابات تعریف کرد ک وقتی بهت گفتن این پول پاره س و نمیشه بهشون گفتی:اشکال نداره چسبش بزن!!
اوایل ماه آرنجتو نشون دادی و پرسیدی این چیه؟گفتم آرنج.گفتی:نــــــــــه این زانوی دسته!!الان دیگه اسمشو یاد گرفتی!
از شبکه براعم کارتون "اولی الباس الصغیر" میدیدی.پرسیدی چرا این ماشینا چشم دارن ولی ماشین ما چشم نداره؟گفتم:عزیزم اینا راستکی نیستن،نقاشین!گفتی:منم نقاشیم!!گفتم نه عزیزم تو راستکیی.با جدیت گفتی:نـــــــــه من نقاشیم،ببین چشم دارم!!
عکس عروسیمو دیدی و گفتی:عیدت مبارک باشه مامانی عروس شده بودی!!
دختر عموت بهت گفت:محیا خوش تیپ شدی.گفتی:مبارکم باشه!!
گوشی سابقمو (ک الان رسما شده گوشی خودت)آوردی و ب باباب میگی:بابا یه آهنگ دیگه برام دایلون(دانلود) کن!!
یه سری کلماتو ک قبلا اشتباه میگفتی رو یاد گرفتی.دانیالو میگفتی دان دان دان!!!مخابراتو میگفتی مخاربات!!!و دم درو میگفتی دَرِ دَم!!و حالا هرسه تا رو کاملا درست میگی
کماکان عروسکی ک آنی خدابیامرز بهت داده بود محبوب ترین عروسکته و خیلییییی دوستش داری.اسمش هم همزمان با نی نی های فامیل تغییر میکنه.تا مدت زیادی نی نی حسین بود ولی حالا ک محمدحسین بزرگتر شده اسم عروسکت شده نی نی نرگس!
اگر قرار باشد من هم مثل ژول ورن دور دنیا را در هشتاد روز بچرخم ،
ترجیح میدهم دور تو بچرخم ، چون تو دنیای منی
