بلبل دندونی یا دندون بلبلی!😆
فکر میکردم دندونهای شیری محیا ک دربیان،دیگه از مصائبِ دندونی راحت میشم!😅 ولی زهی خیال باطل!!!ظاهرا این قصه سر دراز دارد!😉 قبل از اینکه دندوناش بیفتن،بهونه میگرفت ک همه ی دوستام دندوناشون افتاده و چرا دندونِ من نمیفته!😒 خدا خواست و دندونش لق شد!ولی موضعش ۱۸۰ درجه تغییر کرد و دیگه اصلاااا دلش نمیخواست دندونش بیفته و ب هر روشی متوسل میشد تا جلوی افتادنشو بگیره!!! با هر تزلزلِ!! دندون اسیر میشدیم ما!😁 از ترس اینکه دندونش بیفته ب زور غذامیخوره!😮 قصه و روایت و حکایت و نصیحت و تشویق و تطمیع و هرترفندی به کار بردیم و بی فایده بود!!فقط امیدمون ب خدا و گذرِ زمانه که👈این نیز بگذرد!😉 چهارمین دندون محیاگلی لق شده ...
نویسنده :
✿فاطمه✿(مامان محیا و حسام)
16:08